سفــير دانايی، دانايی را هديه می دهد

سال اول

شماره 1

آشنايی با اديان بزرگ جهان

 

 

سفيـر دانايی
نشــريه اينترنتی

مقـــــالات

صفات مشترک ادیان ابتدايی

هندوئیسم و هندوها

بوداشناسی و آيين بودايی

کيش زردشتی

آیین يهوديت

آيين مسيحيت

دين اســلام

پیشینه تاریخی وخاستگاه جغرافیایی اسلام
نویسنده: ریچارد بوش وهمکاران        ترجمه: عبدالرحیم گواهی

دین اسلام، نسبت به سایر سنتهای دینی جهان، جوانتر است. از آنجا که اسلام، از همان زمان شروع خود، در شبه جزیره عربستان گسترش یافت، لذا طیف وسیعی از گروههای فرهنگی و قومی را در بر گرفته است. بدین ترتیب، جهان اسلام، نامی که روی کشورهایی گذاشته شده که اکثریت مردم  آنها را مسلمین تشکیل می­دهند، نمایانگر تنوع مناطق جغرافیایی وسیعی است. به رغم این گوناگونی عظیم، الگوی واحد و مشترکی از حمایت دینی و اجتماعی مبتنی بر اسلام در این جهان وسیع نوعی احساس وحدت به وجود آورده است؛ امری که در هنر، آرشیتکت و زندگی شهری اکثر مراکز عمده اسلامی در سرتاسر جهان انعکاس یافته است.
برخورد و مواجهه جهان اسلام با قدرت رو به رشد نظامی و اقتصادی استعمار اروپایی از قرن هفدهم به بعد خصوصیت و شکل حیات بسیار از مردم مسلمان را دچار اختلاف نمود، به نحوی که زندگانی ایشان تحت نفوذ وحکومت و سیاستهای قدرتهای استعماری مربوطه قرار گرفت. بخش عمده­ای از تاریخ اخیرکشورهای  اسلامی متضمن اشتیاق این کشورها در جهت آزاد ساختن خویش از زیر یوغ استعمار یا وابستگی، وکسب اختیار و کنترل بیشتر روی امور جاری کشورهایشان، می باشد. فشارها و تنشهای حاصل از سیاستهای جهانی و ساخت وساز ملتها، تحقق آروزی فوق را چندان هم سهل الوصول نساخته است. در نتیجه، کوشش در ایجاد و خلق نوعی شیوه زندگی که از طرفی منعکس کننده ارزشهای اسلامی گذشته بوده و از طرف دیگر نوعی احساس پیوستگی و استمرار با میراث غنی اسلامی را فراهم  آورد، هنوز دچار تنشهای و کشمکشهای فراوانی است ؛ اما هنوز هم اکثر مسلمانان، اسلام را چیز ی فراتر از صرف منبع و منشأ یک سلسله ارزشهای دینی می دانند. درچشم ایشان، اسلام مبنای یک راه جامع و کامل زندگی است.
پیروان دین اسلام، که نام شایسته مسلمین را برخوردارند، احتمالاً تا پایان قرن حاضر متجاوز از یک میلیارد نفر خواهند بود. آنها عمدتاً در بخشهایی از قاره های آسیا و افریقا  تمرکز یافته­اند، اما در اکثر مناطق دیگر جهان نیز در صد روز افزونی از مردم آن مناطق را تشکیل می دهند.

الف - شبه جزیره عربستان پیش از اسلام
شبه جزیره عربستان که نقطه شروع اسلام در قرن هفتم میلادی از آنجا بود، به طور عمده سرزمین بایر و لم یزرعی بود که تنها معدودی قبایل خانه به دوش بدوی در آن سکنی گرفته بودند. در قسمت شمالی آن کشورهای سلطنتی عربی بودندکه با دو قدرت عمده آن زمان، حکومتهای بیزانس و امپراتوری ساسانیان در ایران، تماسهایی برقرار ساخته بودند. در بخش جنوبی، یکی دیگر از مراکز تمدن عرب در یمن قرار داشت. روی نقشه شبه جزیره، نقاطی هم دیده می شد که مراکز شهرنشینی و واحدها بود. در بین این مراکز، مهمترین آنها شهر مکه بود. این شهر مرکز کاروانهای تجارتیی بودکه به صورت ضربدری شبه جزیره را قطع می کردند. شهر مکه، علاوه بر اهمیت خویش به عنوان یک مرکز تجارت داد ویتد، از گونه ای تقدس دینی نیز برخوردار بود به طوری که همه ساله تعداد زیادی زائر برای انجام مراسم سالیانه حج  وزیارت  به آنجا می آمدند، که همچنین فرصتی برای بیان میراث فرهنگی و زبانی مشترک آنان بود .
زندگی بدوی زیر سلطه عادات قبیله ای بود. اولین بیعت و وفاداری افراد نسبت به قبیله آنها بود که کانون زندگی وحیات بادیه نشینی بود . زندگی اقتصادی افراد بر پایه تعداد شترانی که داشتند، غارتِ گاه وبی گاهِ کاروانهای تجاری و تجارت با جوامع شهری قرار داشت . از لحاظ مذهبی نیز هر قبیله خدایان(بتهای) خاص خود را داشت که افراد قبیله آن را می پرستیدند . حریم مقدس کعبه نیز زیارتکده پاره ای از آلهه مهم ، به همراه تعدادی از بتهای دیگر بود .
اهمیت تجارت و راههای کاروان رو، در سرتاسر شبه جزیره عربستان موجب رشد یک جامعه تجاری در مکه گردید . تجار برای کنترل و تحکیم موقعیت خویش بر اقتصاد مکه، سازمانهای خاص خود را به وجود آورده بودند و برای اینکه اهمیت مکه به عنوان مرکز زیارتی قبل از ظهور اسلام حفظ شود، از تقدس و حرمت آن صیانت می کردند و همچنین، برای حفظ و نگهداری حجم تجارت آن، روابط دوستانه­ای  با اهالی بادیه نشین و بدوی شبه جزیره برقرار ساخته بودند تا اینکه آنان به کاروانهایی که به این شهر می آمد، حمله نکنند تا در نتیجه به موقعیت مرکزی اقتصادی مکه لطمه­ای وارد نشود.

ب- زندگانی حضرت محمد (ص)
1- سالهای اولیه در مکه

در چنین دورانی بود که [حضرت] محمد (ص)، پیامبر اسلام، در سال حدود 570 میلادی پا به عرصه وجود نهاد. در روایات اسلامی فهرست مضبوطی از وقایع عمده حیات وی وجود دارد، که در مجموع تصویر نسبتاًٌ روشنی از این مرد، مأموریت وی و تأثیر شخصیت و زندگی­اش بر اعراب زمان او، به دست می­دهند و سالهای اول زندگی او با مرگ هر دو والدینش و پدر بزرگ و جد پدری او که سرپرستی وی را برعهده گرفته بودند، دچار مشکل شد. وی در خانه ابوطالب، عموی خویش، که از تجار مکه بود، بز ر گ شد. بخش اعظمی از زندگی دوران اولیه حیات وی صرف کمک به عمویش ابوطالب شده است، اما وقتی به سن نوجوانی رسید، به خاطر صداقت و امانتداری اش مورد تحسین اهالی مکه قرار گرفت. شهرت و خصایص شخصی محمد (ص) موجب گردید تا در سن بیست و پنج سالگی با خدیجه (س)- خانم بیوه­ای که در امر تجارت از کمک و مساعدت [حضرت] محمد (ص) برخوردار شده بود، ازدواج نماید؛ از این پس وی از افراد مهم و معتبر مکه به حساب  می­آمد.
[حضرت] محمد (ص)، با اینکه به مقیاس زمانه خویش بازرگانی معتبر و جا افتاده محسوب می شد، هرگز از اینکه عضوی از جامعه ای باشدکه به زعم وی مادی وخالی از اغراض و اهداف مذهبی بود، کاملاً راضی نبود. وی برای اینکه این خلأ مذهبی درون خویش را پر کند، ساعتهایی متوالی را در غاری نزدیک مکه، به نام غار حرا، تنها می گذرانید. در جامعه آن روز عرب افراد دیگری هم بودند که زندگی خویش را و قف مراقبه و ریاضت کرده بودند و به نام "حنفاء" یا افراد «خاص» نامیده می شدند و لیکن [حضرت] محمد (ص) راه قطع ارتباط خویش با خانواده و جامعه را انتخاب نکرده بود و حضرت خدیجه (س) چندین اولاد به دنیا  آورد؛ دو پسر که در همان دوران کودکی از دنیا رفتند، اما چهار دختر وی باقی ماندند که در بین آنها از همه معروفتر [حضرت] فاطمه (س) بود. بنابراین  [حضرت] محمد (ص) دوگونه مسئولیت داشت: یکی به عنوان یک پدر و دیگری به عنوان یک شهروند در حیات عمومی و همگانی مکه. ولی به هر حال بهترین لحظات و حالات وی در وقتی بود که در غار حرا، به تنهایی به مراقبه و تفکر در خویش می نشست. در خلال همین تجربیات بود که ندای پیامبری و بعثت به گوشش رسید؛ ندایی که می رفت تا در آینده، تاریخ کشورهای عربی و بقیه دنیا را تغییر دهد.
در یکی از غروبهایی که حضرت محمد (ص)  در غار حرا، به سر می برد، صدایی به گوشش رسید. کلماتی که وی می شنید خبر از پیام و رسالتی می دادکه باید در بقیه عمر وی ادامه می یافت. این پیامها در کتاب قرآن جمع آوری شده­اند، که از نظر مسلمانان نسخه صحیح و معتبری از تمامی وحی الهی بر [حضرت] محمد (ص) رسول مبعوث خداوند بر همه جهانیان، می باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
اقرأ باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق.
اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان مالم یعلم
به نام خداوند بخشنده مهربان
بخوان به نام پروردگار خالقت، که انسان را از خون بسته آفرید.
بخوان و پروردگار تو بسیار کریم است، کسی که بشر را نوشتن به قلم آموخت، وبه انسان آنچه را که نمی دانست تعلیم داد. قرآن:5-1/96.
تأثیر اولیه این تجربه طوری بود که [حضرت] محمد (ص)  را در حالتی از اضطراب و ترس فرو برد. وی با عجله به خانه و نزد همسرش خدیجه مراجعت کرد تا درکنار وی آرامش یافته و تفسیر آنچه را که اتفاق افتاده بود با کمک او بیابد. این لحظات اضطراب و افسردگی، به علاوه تردید و دو دلی وی در مورد صحت آنچه تجربه کرده بود و عدم اطمینان خود وی در مورد دعوت مزبور ، همگی نشانه هایی بر این مطلب می باشند که نقشی که از وی خواسته شده بود، چیزی نبود که وی آگاهانه در جستجوی آن بوده و یا از طریق آرزوها و همت شخصی خود بدان راهنمایی شده باشد. نیروی کامل وحی در وجدان انسانی وی فوران کرده بود. این واقعیت بود که به تدریج مورد شناخت و اعتقاد کامل وی قرارگرفت تا اینکه سرانجام آن را به عنوان یک حقیقت انکار ناپذیر به جهانیان اعلام نمود. علاوه بر این، این درک نقش خویش به عنوان رسول وحی الهی به وی کمک نمود تا رسالت خویش را در پرتو پیامبران و رسولانی که در زمانهای پیش از وی در نقاط مختلف عالم آمده و رفته بودند، درک نماید.
بنابراین، رسالت وی حلقه اتصال مستمری در همان زنجیره پیامبران قبلی بود که طبق نظر قرآن قرنها پیش از وی آغاز شده و اکنون به دست وی برای جامعه ای که درآن زندگی می کرد و دوران بعد از آن استمرار می یافت. در این زمان [حضرت] محمد (ص) چهل ساله بود.
اولین کسی که به دین  آن حضرت درآمد، همسرش [حضرت] خدیجه (س) بود که حمایت و همراهی اش همواره برای حضرت محمد (ص) منشأ اطمینان و نیرومندی بود. علاوه براین، وی از حمایت پاره ای از دوستان و اقوام نزدیک خود نیز برخوردار گردید. به تدریج آن حضرت پیام خویش را برای سایر اهالی مکه اظهار نمود و اولین عکس العمل مکیان نوعی حیرت و حتی سرگرمی بود . آنان از اینکه می دیدند یکی از شهروندان مورد اعتماد واحترامشان ادعا می کند که دریافت کننده وحی از جانب خداست و به آنها  می گوید که خدایان، مقررات و آداب و رسوم قبلی خود را ترک کنند،شگفت زده شده بودند. بعضی­شان حتی آن حضرت را دیوانه خواندند. اما حضرت محمد (ص) بر رسالت خویش اصرار ورزیده و آشکارا با شور و شوق بیشتری تبلیغ می­نمود.
سبک و کیفیت شعر گونه اولین پیام، آن گونه که در قرآن حفظ گردیده، احساس پرقدرتی از این پیام را منتقل می کند.
والیل اذا یغشی، والنهار اذا تجلّی، و ما خلق الذکر و الانثی، ان سعیکم لشتّی
فامّا من اعظی واتّقی، و صدّق بالحسنی، فسنیسیرّه للسیری.
و اما من بخل واستغنی، و کذّب بالحسنی، فسنیسّره للعسری.
و مایغنی عنه مالهَ اذا تردّی، ان علینا لَلهدی، وانّ لنا للاخرةَ و الاولی.
قسم به شب تار هنگامی که همه چیز را می پوشاند و قسم به روز هنگامی که روشن می سازد و قسم به همه مخلوقات از نر و ماده.
به درستی که سعی و کوشش شما مردم بسیار مختلف است.
و اما هرکس عطا و احسان کرد و پرهیزکار بود و به نیکویی تصدیق فرمود، کار او را سهل و آسان می گذرانیم.
و اما هر کس بخل ورزد و خود را بی­نیاز پندارد و نیکویی را تکذیب نماید، پس به زودی کار او را دشوار می گردانیم.
و دارایی اش هیچ وی را از عذاب نجات نخواهد داد ،به درستی که هدایت خلق بر ماست و ملک دنیا و آخرت هم ازماست. قرآن: 14-1/ 92
مایه و موضوع اصلی پیامهای اولیه حضرت محمد (ص)، جلال و عظمت خدای احد و واحد بود و بیهودگی پرستش اصنام؛ تهدید حکم  خداوند در روز موعود و لزوم  دارا بودن ایمان، محبت و اخلاق در روابط انسانی، همه این موضوعات، مبین حمله به مادی گرایی رایج در مکه و شرک و بت پرستی حاکم بر تفکرات اعراب بدوی بود.
این حملات موجب افزایش مخالفتهای طایفه قریش گردید که شهر مکه را کنترل می کردند. از آنجا که خود حضرت محمد (ص) نیز عضوی از قبیله قریش بود، آنان در ابتدا سعی کردند بر ابوطالب فشار وارد آورند تا برادر زاده خود را از این مواعظ و تبلیغات منصرف سازد و سپس نیز کوشش کردند تا حضرتش را با پیشنهاد شغل مهمی در امور مکه اغواء نمایند، که البته این هر دو کوشش بی نتیجه بود. وقتی این کارها به نتیجه ای نرسید، تجار و بازرگانان مکه شروع به اذیت و آزار حضرت محمد (ص) و گروه کوچک پیروانش کردند. در اثر این شکنجه و آزار بود که پاره ای از جدید الاسلامها مجبور شدند تا در سال 615 میلادی مکه را ترک گفته به کشور حبشه پناه ببرند. در عین حال فشار و دشمنی نسبت به حضرت محمد (ص) و اعضای خانواده اش دایماً رو به تزاید بود؛ به نحوی که سرانجام موجب تحریم اجتماعی و اقتصادی خاندانش گردید. در این دوران سختی، دو تن از نزدیکترین یاران آن حضرت (ص)، حضرت خدیجه همسر و همراه گرامی اش و حضرت ابوطالب عموی بزرگوارش از دنیا رفتند. کوششها ی[حضرت] محمد (ص) در جلب مسلمانانی در خارج از شهر مکه با توفیق روبه رو نبود. شکنجه و آزار مسلمین غالباً به خشونت می­انجامید، به طوری که زندگی و خانواده افرادی که به اسلام گرویده بودند را تهدید می کرد. برای آن حضرت، از لحاظ احساس و روحی، این دوره، سخت ترین دوران رسالت بود. در یکی از سوره های قرآن، این وضعیت به خوبی شرح داده شده و در انتها سعی بر تسکین دادن پیامبر شده است:
والضحّی، واللّیل اذا سجی، ما ودّعک ربّک و ما قلی؛ وللآخرة خیرلک من الاولی. ولسوف یعطیک ربّک فترضی. الم یجدک یتیماً فاوی؟ و وجدک ضالاً فهدی؟ و وجدک عائلاً فاغنی؟
فأمّا الیتیم فلاتقهر، و امّا السائل فلاتنهر و امّا بنعمة ربّک فحدّث.
قسم به تابش روز و قسم به فراگرفتن شب که خدای تو هرگز ترا ترک ننموده و یا بر تو خشم نگرفته و البته آخرت برای تو بهتر از دنیاست.
پس به زودی به تو چندان عطا کند که راضی شوی. آیا خدا ترا یتیمی نیافت که جای داد؟ و حیرانی که هدایت نمود؟ و عائله مندی که توانگر ساخت؟
پس تو هم هرگز یتیم را میازار و فقیر سائل را به زجر مران و اما نعمت پروردگارت را بازگوی.
قرآن: سوره 93
[حضرت] محمد (ص)، همچنین وقتی دریافت که پیامبران بزرگ دیگر ، نظیر ابراهیم (ع)، یوسف (ع)1 و موسی (ع) هم جملگی دچار شکنجه و عذاب کفار و مشرکین شده و مورد آزمایش الهی قرارگرفته و از
ناحیه نیروهایی که به ظاهر شکست ناپذیر به نظر می رسیدند، به مبارزه خوانده شده­اند، احساس اطمینان و آرامش پیدا کرد و موفقیت نهایی آن بزرگواران خود بهترین  دلیل بر حمایت الهی و پیروزی غایی بود. امت اطراف پیامبر، با اعتقاد بر این مبانی بود که دامن وی را از دست نداده، دنباله رسالت آن جناب را گرفتند و با برگزاری  نماز جماعت و شهامت یافتن از شجاعت و رهبری پیامبر به راه الهی خویش ادامه دادند.
در فاصله چند صد کیلومتری شمال مکه شهر مدینه قرار داشت که در آن زمان یثرب خوانده می­شد. یثرب جامعه ای کشاورزی بود که در بین گروههای عمده آن اختلافاتی وجود داشت. در اینجا همچنین گروهی از یهودیان زندگی می کردند و لذا قوم عرب آنجا تماسها و مذاکراتی نیز با پیروان عقاید توحیدی داشتند. بعضی از ساکنان یثرب به مکه آمده، ضمن ملاقاتی که با حضرت محمد (ص)2 داشتند از ایشان خواستند، برای حکم کردن و داوری در مورد بعضی از اختلافات گروهی موجود در آنجا، به دعوت ایشان به یثرب سفر کند. ایشان همچنین در مقابل تعالیم آن حضرت مثبت برخورد نموده، قول حمایت و پشتیبانی از وی را دادند. در همین اثنا، طایفه قریش نیز در حال توطئه برای قتل پیامبر اکرم (ص) بود. قبل از اینکه چنین طرحی به اجرا درآید، آن حضرت از بقیه پیروان خویش در مکه خواستند تا به کسانی که قبلاً به مدینه رفته بودند، ملحق شوند. ایشان در کنار همراهان خود از تاریکی شب استفاده کرده، با گول زدن دشمنانی که در تعقیبشان بودند، سالم به شهر یثرب وارد شدند3 که از آن پس به افتخار آن جناب به شهر «مدینه النبی» - شهر پیامبر، یا مدینه- معروف گردید. این حادثه، که در سال 622 اتفاق افتاد، به نام هجرت پیامبر معروف گردیده و سرآغاز تاریخ اسلامی را به وجود آورده است. بدین ترتیب، سال هجرت، اولین سال هجری قمری است.

2 - سالهای در مدینه: شهر مدینه اولین فرصت واقعی برای پیامبر اکرم (ص) و یارانش بود تا خود را به صورت یک جامعه سازمان دهند. این جامعه جدید، شامل اعراب مقیم مدینه، که بعضی از ایشان تعالیم جدید را پذیرفته بودند و نیز یهودیانی بود که در آنجا زندگی می کردند و این جامعه را  امت [محمد (ص)] می خواندند. حضرت محمد (ص)، به دلیل منزلت خاصی که به عنوان رسول و فرستاده خدا داشت، به عنوان رهبر این جامعه –امت- شناخته می شد، و این در حالی بود که همه گروهها و طوایف شهر همداستان شده بودند که در صورت حمله مکیان از هم دفاع کنند. یهودیان اجازه یافتند که به عنوان «اهل کتاب» به  زندگی عادی خود ادامه دهند؛ اهل کتاب به کسانی گفته می­شد که خداوند، در گذشته از طریق پیامبران دیگر، پیام خویش را برایشان فرستاده بود. اما حضرت محمد (ص) همچنین به دنبال آن بود که حتی المقدور ایشان را به دین جدیدی که خود آورده است،  جذب نماید.
رشد و توسعه این امت جدید در مکه و کوشش وقفه ناپذیر حضرت محمد (ص) در توسعه هر چه بیشتر این آیین جدید، موجب خشم و عصبانیت اهالی مکه گردید. یکی از  ارکان دین جدید، کوشش در جهت توسعه اسلام، جذب پیروان جدید واعمال کنترل بر سرنوشت و مقدرات خویش- جهد و کوشش در راه خدا- به حساب می آمد. واژه جهاد از لحاظ لغوی، به معنای جهد و کوشش کردن است و در تاریخ اولیه اسلام به معنای کوششهای نظامی درجهت تأسیس و تحکیم امت اسلامی، وظیفه تبلیغ  و گسترش اسلام از طریق موعظه و تبدیل دین افراد و سعی بر ایجاد یک نظم نوین اجتماعی واقتصادی بر مبنای تعالیم اسلام و قرآن بود. این جنگ قدرت، به یک سلسله منازعات نظامی منجر شد که اولین این جنگها به نام جنگ بدر در سال 624 میلادی به وقوع پیوست. در این جنگ لشکریان کوچک و کم تجهیزات محمد (ص)در مقابل سپاه عظیم و کاملاً آراسته قریش صف آرایی کردحضرت محمد(ص) شخصاً سازماندهی و رهبری مسلمانان را برعهده داشت. مسلمانان، که در سرزمین خویش می جنگیدند، سرانجام کفار قریش را به عقب نشینی و سپس فرار از صحنه جنگ مجبور ساختند. این پیروزی موجب تقویت شدید روحیه امت اسلامی گردید. ایمان و روحیه آنان را ثبات و استقامت بخشیده، اعتقادشان را به رسالت و رهبری الهی حضرت محمد (ص) محکم نمود.
در جنگهای دیگری که پس از آن اتفاق افتاد، مسلمانان به نیروی سیاسی و مذهبی حاکم بر منطقه تبدیل شدند. دراین زمان بود که تصمیم گرفته شد مسلمانانی که یک روز به زور از مکه خارج شده بودند، باید فرصت بیابند تا مجدداً خانه کعبه را زیارت نمایند و بدین منظور معاهدۀ صلحی ترتیب داده شد. حضرت محمد (ص) و پیروانش، در زیارتی که در سال بعد (سال 629 میلادی) از مکه به عمل آوردند، فاتحانه وارد شهر شده، آنجا را به زیرکنترل نیروهای اسلامی درآوردند. این پیروزی نهایی بدون هیچ گونه نزاع و خونریزی به دست آمد. حضرت محمد (ص) به منظور آنکه پیوندهای خویش با شهر مکه را تقویت کند، از دشمنانش دعوت کرد که به آغوش اسلام درآمده، روش زندگی گذشته شان را ترک کرده و عضو امت بزرگ اسلامی شوند. در خلال دو سال بعد، مذهب تازه تأسیس یافته اسلام پیروان جدید زیادی به دست آورد. اعمال مذهبی نیز تثبیت شده و «قانون» نازل شده از سوی خداوند  بر روابط داخلی امت اسلامی، که اکنون دیگر هویت خاص اسلامی خود را داشت، حکم فرما شده بود. حضرت محمد (ص) رسولانی را نزد سایر قبایل عرب فرستاد تا آنها را به اسلام دعوت کنند، همچنین سفرایی نیز نزد فرمانروایان کشورهای همسایه وامپراتوری­های بیزانس و پارس (ایران) اعزام گردیدند. روشن است که پیامبر (ص) مأموریت و رسالت خویش را محدود به عربها نمی دانست و بلکه به دنبال آن بودکه پیام اسلام را در ماورای مرزهای عربستان گسترش دهد.
تا سال 632 میلادی امت اسلامی تقریباً تمام مناطق عربی را پوشانده بود، در حالی که اعضای آن به وسیله قبول پیام و پیام آور الهی به یکدیگر متصل شده بودند. در همان سال نیز حضرت محمد (ص) آخرین سفر خویش به مکه را انجام داد- زیارت خدا حافظی (حجه الوداع) با حریم مقدسی که اکنون نشانه وحی الهی شده بود.

3- وفات و اهمیت حضرت محمد (ص): حضرت محمد (ص)  در دهم ربیع الاول4 سال دهم هجری در مدینه منوره جهان را وداع گفت. گفته می شود که بسیاری از پیروان او از قبول این واقعیت که وی درگذشته است، امتناع می ورزیدند، سپس، یکی از صحابه مورد اعتماد وی، ابوبکر، این آیه از قرآن را به خاطر مردم آورد که می گوید:
و ما محمد الارسول، قد خلت من قبله الرسل، افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم؟ و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرالله شیئاً و سیَجزی الله الشاکرین.
و محمد نیست مگر رسولی که از قبل از او رسولان دیگرآمدند، آیا اگر به مرگ یا شهادت درگذرد به دین جاهلیت رجوع خواهید کرد؟ وکسی که به به عقب برگردد به خدا ضرری نمی رساند و به زودی خدواند شاکران را جزا خواهد داد.قرآن: 144/3
در چارچوب اوضاع عربستان، حضرت محمد (ص) آنچنان جنبشی در زندگی پیروان خود به وجود آورد که آنان را هدایت می کرد تا اسلام را به مرزهای بسیار دورتر از عربستان رهبری کنند. مأموریت او چندین هدف داشت که شاید عمده ترین این اهداف ایجاد جامعه ای بود که در آن پیوند مردم بر مبنای اسلام باشد و نه قبیله هر یک از آنها؛ اتصال و ارتباط بین امت خویش و خدای یگانه عالم، که اراده فرموده بود تا از طریق یکی از خود آنها و با زبان خودشان با ایشان سخن گوید و به دست دادن چارچوبی از ارزشها، اقدامات و نهادهایی که همواره اتصال و ارتباط آنها را با یکدیگر حفظ خواهدکرد، تا اینکه به بیان «لتکونوا امةً و سطاً شهداء علی الناس، و کان الرسول علیکم شهیداً؛ تا امت وسط و میانه روی باشید که برای همه امتهای دیگر شاهد و نمونه باشید، در حالی که پیامبر اکرم بر شما شاهد بود» قرآن 143/2. .
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) علمای اسلامی در صدد برآمدند تا مطالب و موضوعات مربوط به حیات ایشان را جمع آوری کنند. اینها مجموعه احادیث را تشکیل داد، گزارشی از آنچه پیامبر انجام داده و یا گفته بود، که توسط صحابه و یا اعضای خانوادۀ ایشان منتقل شده بود. سپس این احادیث به نسلهای بعدی انتقال یافتند. این احادیث و سلسله روایات به نوبه خود از لحاظ سند و اعتبار در معرض امتحان قرار داده شد تا اینکه علما بتوانند در مورد ارزش و اعتبار نسبی هر یک از آنها حکم کنند. بدین ترتیب، مجموعه گفتار و کردار پیامبر اکرم (ص) از منابع مهم ارزشهای اسلامی است. از دید مسلمانان، این اعمال و گفتار مدل و الگوی آرمانی زندگی هر مسلمان می باشد که به نام سنت حضرت رسول (ص)، به معنای عادت یا رفتار ایشان، خوانده می شود. سنت پیامبر، از نظر مؤمنین، طرح و الگویی برای تقلید می باشد. آنان، رسول گرامی خویش را به چشم یک انسان نمونه می بینند که در حیات خویش تمام آرمانهای اسلامی را که خداوند وحی کرده بود، جمع ساخته بود.
روش نمازگزاردن، عبادت وپرستش خداوند توسط حضرت محمد (ص)، نقش وی به عنوان یک همسر و پدر، تواضع، محبت، عدالت، احساس برادری وی و محبتی که ایشان نسبت به کودکان، ایتام، فقرا و حیوانات داشت، همگی الگویی برای یک رفتار شایسته به حساب می آیند. این نقش حضرت محمد (ص) به عنوان یک آموزگار، نمونه و مثال عالی است که بیشترین تأثیر را بر زندگی معمولی مسلمانان بر جای گذارده است. بعضی از ا حادیثی که نقل می شود به روشنی این نقش را نشان می دهند (معمولاً هر حدیث حفظ شده با نام یک و یا چند نفر از روایت کنندگان و یا بقیه اصطلاح  سلسله حدیث، شروع می شود که غالباً در آخر آن اسامی آمده است که: «پیامبر و رسول خدا چنین فرمودند»:
طلب علم بر هر زن ومرد مسلمانی واجب است.
مداد علما بر خون شهیدان برتری دارد.
بهشت در زیر پای مادران است.
هیچ کس از شما حقیقتاً مؤمن نیست مگر اینکه برای برادر دینی خود همان را بخواهد که برای خود می خواهد.
بین دو نفر به عدالت حکم کردن انفاق است، کلمه خوب (قول معروف) نیز انفاق است و برداشتن یک سنگ و یا مانع از راه مسلمین نیز انفاق است.
کسی که به خداوند و روز جزا اعتماد دارد باید از اذیت و آزار همسایه خود خودداری ورزیده، به مهمان احترام کرده و یا زبان خویش را نگاه داشته یا کلام خیر و خوب بر زبان آورد.
کسانی که به دیگران مهربانی و محبت نشان نمی­دهند نمی توانند متوقع لطف و محبت الهی باشند.
کسی که به دنبال امور ایتام و بیوه زنان است همچون کسی است که در راه خدا جهاد می کند و یا اینکه روزها را روزه می گیرد و همه شب را به نماز می ایستد.
طوری خدا را ستایش کن که گویی او را می بینی؛ اگر تو او را نمی بینی او که قطعاً تو را می بیند.
خداوند تبارک و تعالی فرموده است:  زمین و آسمان گنجایش تحمل مرا ندارد، اما در قلب مؤمن جا می شوم.5
بدین ترتیب، تقلید از سنت و رفتار پیامبر، نشانه ای از هدف تمام مسلمین است. با وجود آن که حضرت پیامبر (ص) محل رجوع و اسوه همه مسلمین بوده و به شدت به عنوان آخرین فرستاده خدا مورد علاقه تمام آنها است، خود موضوع پرستش و عبادت آنها نمی باشد. مسلمانان از سراسر جهان به زیارت قبر آن حضرت در مدینه رفته ودر آنجا نماز می گذراند؛ اما هرگز سعی نمی شود که از قبر ایشان موضوعی برای تعظیم و تکریم بیش از حد و تقدیس ساخته شود و هرگز تمثال و یا تصویری از ایشان نگهداری نمی شود، در حقیقت، سنت اسلامی همواره در مقابل اقداماتی مانند الوهیت بخشیدن به شخص پیامبر اکرم (ص) مقاومت نشان داده است.
مسلمانان، در نمازهای روزانه خود و نیز هر وقت که نام حضرت رسول (ص) برده می شود، به نشانه ادامه یادآوری و تشکر و قدردانی از زحمات آن جناب، بر شخص رسول (ص) و اهل بیت ایشان صلوات و درود می فرستند. رسول اسلام، علاوه بر اینکه الگوی تقوا و تلاش مستمر در همه سطوح علیه فلاکت و بدبختی بشر بود، زندگی اش همچنین نمونه اعلی و یا الگوی ایده آل و آرمانی حیات روحانی و محبت بود.  زندگی کسی که به خداوند بی نهایت نزدیک و محرم اسرار الهی بود. زندگی ایشان موضوع نوشته های مورخان و نیز منبعی غنی و سرشار برای اشعار و ادبیات عامیانه ای بوده است که در ستایش و عشق نسبت به اعمال و نمونه متعالی شخصیت وی به رشته تحریر درآمده است.بالاتر از همه اینها، نزد تمام مسلمین جهان، وی دریافت کننده آخرین پیام الهی است که برای ابد الدهر در کتاب مقدس قرآن گردآوری شده است.

1 به نظر می رسد قاعدتاً منظور مولف محترم حضرت عیسی (ع) jesus بوده است که اشتباهاً‌حضرت یوسف (ع) joseph نوتشه شده.
2 خوانندگان عزیز  توجه دارند که این کتاب چون یک تاریخ ادیان به صورت کلی است و در ضمن برای خوانندگان ناآّشنا و یا کم آشنای به اسلام نوشته شده لذا از ذکر بسیاری از جزئیات (مثل داستان غار و عنکبوت در سفر به مدینه)خودداری کرده است.
3 کتاب حاضر در امریکا چاپ شده و به سبک و سیاق رایج در غرب از واژه حضرت در جلوی نام پیامبران وائمه استفاده نشده و لذا هر جا این کلمه آمده از طرف مترجم اضافه شده است.
4 دوازدهم ربیع الاول، به روایت اهل سنت، روز میلاد پیامبر اکرم (ص) است که احتمالاً‌مولف اشتباه نموده است طبق روایت شیعه رحلت حضرت رسول در 28 صفر می باشد.
5 احادیثی از این نوع را حدیث قدسی می خوانند، زیرا بنابر روایت در این احادیث، پیامبر گرامی مستقیماً‌از خود خداوند نقل قول می فرماید.

©2007 tgh.ir